سفارش تبلیغ
صبا ویژن


اشاره

نسل امروز هنوز تشنه فضیلت و عدالت است و به دلیل سرخوردگى از تباهى‏ها به‏دنبال آرمان شهر اسلامى مى‏گردد.

وى به نیرومندى و توانایى خویش براى به دست آوردن دنیایى بهتر و در نتیجه‏رستاخیزى مطلوب مى‏اندیشد. جوان در تلاش است از فرهنگ و ارزش‏هاى اسلامى انسانى‏به صورت بهینه بهره گیرد. این تفکر حیاتى‏ترین، اندیشه‏اى است که مى‏تواند به‏بالندگى جامعه جوان امروز مدد رساند. این مقال در صدد آن است تا بتواند ضمن‏تبیین صحنه‏هایى از حماسه سالار شهیدان، حضور مکتب را در ساحت اندیشه جوانان به‏تصویر کشد.

حادثه عاشورا تجلى عزت و ذلت

کربلا دو صحنه دارد، در یک صحنه عزیزان و کریمان‏تاریخ اسلام تجلى کردند و در صحنه دیگر انسان‏هاى زبون که گرفتار بت‏هاى درونى وبیرونى بودند، ظهور کردند. (1)

عزیزان صحنه عاشورا چنان آگاهانه در راه معشوق جان‏سپارى کردند که به قول امام خمینى(ره): «هر چه روز عاشورا سیدالشهدا سلام‏الله علیه به شهادت نزدیک‏تر مى‏شد، افروخته‏تر مى‏شد و جوانان او مسابقه‏مى‏کردند براى این که شهید بشوند، همه هم مى‏دانستند که بعد از چند ساعت دیگرشهیدند، براى این که آنها مى‏فهمیدند کجا مى‏روند آنها مى‏فهمیدند براى چه آمدندآگاه بودند که ما آمدیم اداى وظیفه خدایى را بکنیم آمدیم اسلام را حفظ بکنیم‏». (2)

زبونان تاریخ که معبودى به جز هوى و هوس نداشتند چنان خود را آلوده کردند که‏تا سر حد انهدام اسلام پیش رفتند. امام خمینى(ره) در این زمینه مى‏فرماید:

«حکومت‏یزید مى‏رفت تا قلم سرخ بر چهره نورانى اسلام کشد و زحمات طاقت فرساى‏پیامبر بزرگ اسلام و مسلمانان صدر اسلام و خون شهداء فداکار را به طاق نسیان‏سپارد و هدر دهد».

اندیشه‏اى که مى‏رفت‏با کجروى‏هاى تفاله جاهلیت و برنامه‏هاى حساب احیاى ملى‏گرایى و عروبت‏با شعار «لاخبر جاء و لا وحى نزل‏» (3) محو و نابود شود.

و از حکومت عدل اسلامى یک رژیم موروثى بسازد و اسلام و وحى را به انزوا بکشاندکه ناگهان شخصیت عظیمى که از عصاره وحى الهى تغذیه و در خاندان سید رسل محمدمصطفى(ص) و سید اولیاء على مرتضى(ع) تربیت و در دامن صدیقه طاهره(س) بزرگ شده‏بود قیام کرد و با فداکارى بى‏نظیر و نهضت الهى خود، واقعه بزرگ را به وجودآورد. (4)

امام خمینى(ره) رمز عزت مردم ایران، از ذلت و زبونى را، احیاى حماسه‏هاى‏عاشورایى مى‏دانند و مى‏فرمایند: «عاشورا را زنده نگهدارید که با نگه داشتن‏عاشورا کشور شما آسیب نخواهد دید.» (5)

آرى حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام‏قیام و نهضت‏خونین را تنها راه نجات اسلام و مسلمین در تمامى اعصار و قرون‏تشکیل داد و راه منحصر به فرد مبارزه با نقشه‏هاى خائنانه بنى‏امیه را خوددارى‏از بیعت و تسلیم و انجام حماسه‏هاى جاوید عاشورا دانست. او یقین داشت هدفش‏موافق با رضاى خدا و پیامبر و منتهى به شهادت و سعادت است، به این جهت صادقانه‏و قاطعانه و با حماسه زنده و جاوید مخالفت‏خود را با زمام‏دارى ناصالحان وانحطاط مسلمین اعلام کرد و تمام مصائب و سختى‏ها را به جان و دل خرید و در عمل‏عشق و ایثار و حماسه را به ما آموخت.

یا رب زشراب عشق سرمستم کن از هر چه نه غیر خود تهى دستم کن یک باره به بند عشق پابستم کن در عشق خودت نیست کن و هستم کن

پیام‏هاى حماسى عاشوراء

اگر ایمان به هدف و مقصد براى انسان حاصل شد دیگر دررویدادهاى جانکاه هیچ تردیدى به خود راه نمى‏دهد.

امام حسین(ع) از آغاز تا انجام نهضت کوچک‏ترین شک و تردیدى به خود راه نداد وبا الهام از تعالیم پیامبر روح حماسى را در خطبه‏هاى غراى خود در دیگران ایجادمى‏کرد. در یکى از منازل بین راه عراق خطاب به اصحاب خود و سپاهیان خود پس ازحمد و ثناء ایزد متعال فرمود:

ایها الناس، ان رسول الله قال: من راى سلطانا جائرا مستحلا لحرم الله ناکثالعهد الله مخالفا لسنه رسول الله، یعمل فى عباد الله بالاثم و العدوان فلم یغیرعلیه بفعل و لا قول کان حقا على الله ان یدخله مدخله. الا و ان هولاء قد لزمواطاعه الشیطان و ترکوا طاعه الرحمن و اظهروا الفساد و عطلوا الحدود واستاثروابالفى‏ء و احلوا حرام الله و حرموا حلاله و انا احق من غیر; (6) اى مردم، پیامبر خدافرمود: هر کس ببیند سلطان ستمکارى را، که حرام خدا را حلال قرار دهد و عهد خدارا بشکند و بر خلاف سنت پیامبر رفتار کند و در میان بندگان خدا به گناه و تجاوزکار کند و به رفتار و گفتار خود (با او مبارزه نکند) و کارهاى او را تغییرندهد، بر خدا حق است که او را در همان موضع که آن سلطان ستمکار را وارد مى‏کند، وارد کند. اى مردم اینان (بنى‏امیه و کارگزاران) ملازم اطاعت‏شیطان شده و اطاعت‏خدا را ترک کرده و فساد را آشکار نموده و حدود الهى را تعطیل و فى‏ء و غنیمت رابه خود اختصاص داده و حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال کرده‏اند و من از همه‏سزاوارترم که آن (برنامه‏هاى شوم) را تغییر دهم‏».

اکنون دقت کنید که چگونه حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در این‏بیانات حماسى صریحا اعلام کرد که شخصیتى مثل او که مرکز همه خوبى‏ها و معدن‏فضایل است‏با شخصى متجاهر به فسق و جور بیعت نمى‏کند; یعنى هیچ انسان آزاده‏اى‏نباید زیر بار چنین بیعتى رود و وقتى مسلمانان گرفتار زمامدارى ناصالح شدندباید فاتحه اسلام را بخوانند و با اسلام و معارف آن وداع کنند. سخنان حضرت‏اباعبدالله الحسین(ع) در مدینه، مکه، کربلا، بین راه و حتى در روز عاشورا وهنگام شهادت همه به یک مضمون بود.

گرچه به مناسبت مقامات و رعایت فصاحت و بلاغت و محسنات بدیعیه الفاظ و عبارات‏و تعابیر عوض مى‏شد، اما مطالب و معانى و پیام تفاوتى پیدا نمى‏کرد.

همان سخنان حماسى که از آغاز نهضت از حلقوم مبارک سلاله رسول خدا(ص) بیرون‏مى‏آمد تا آخرین لحظه، ادامه یافت.

در روز عاشورا خطاب به عمر سعد و سپاهیان او در خطبه‏اى فرمود:

«الا ان الدعى ابن الدعى قد رکز بین اثنتین بین السله والذله و هیهات مناالذله یابى الله تعالى ذلک لنا و رسوله و المومنون و حجور طابت و طهرت و انوف‏حمیه من ان نوثر طاعه اللئام على مصارع الکرام; (7) یعنى: آگاه باشید که زنازاده‏پسر زنازاده بین دو چیز ما را مجبور کرده است‏بین کشته شدن یا به خوارى و ذلت‏تسلیم شدن، لکن ذلت از ما دور است. خدا راضى نیست که ما به ذلت تسلیم شویم وپیامبر خدا و مومنان و دامن‏هاى پاک و پاکیزه‏اى که ما در آن پرورش یافته‏ایم وآن مردانى که از تن دادن به زیر بار ستم منزه و برکنارند، راضى نیستند که‏اطاعت مردان پست را بر قتلگاه کریمان و بزرگواران برگزینم.»

شجاعت‏سیدالشهداء علیه السلام نه تنها همان زور بازو و قدرت و قوت بدنى و علم و آگاهى آن‏حضرت به آئین جنگ و نبرد و مدیریت و فرماندهى و به خاک انداختن دلیران ودلاوران صحنه کارزار بود، بلکه تمام اینها از روح قوى و خصیت‏بلند و حیات‏اعتقادى و اسلامى او نشات مى‏گرفت.

وقتى از او مى‏پرسند از پیامبر حدیثى که خودت شنیده باشى نقل کن مى‏فرماید:

«ان الله یحب معالى الامور و یبغض سفسافها; خداوند کارهاى بلند و گرامى رادوست مى‏دارد و کارهاى پست و زبون را دشمن مى‏دارد.»

براى برخى از افراد، روح‏خدمت‏گزار جسم و جسد و جثه است; یعنى فکر و عقل و عاطفه در خدمت هدف‏هاى جسمانى‏و بدنى و حیوانى است، روح اسیر است روح تا حدى رنج مى‏برد گرچه روح کوچک و ضعیف‏حتى احساس رنج هم نمى‏کند روح باید بزرگ و بلند باشد که احساس درد و رنج‏بکنداگر روح احساس درد و رنج‏بکند دیگر در خدمت جسم قرار نمى‏گیرد و خود را به امورپست نمى‏فروشد.

در این روایت امام حسین که از جد بزرگوارش نقل مى‏کند، معلوم مى‏شود روح بلندامام با امور پست جسمى سر و کار ندارد، سر و کارش با معانى عالى و بلند و باعظمت است (9) عباس عقاد مى‏گوید: «و شجاعه الحسین صفه لاتستغرب منه لانها الشى‏ء من‏معدنه; یعنى شجاعت‏حسین صفتى است که ظهور آن از وى غریب نیست، براى این که‏ظهور شجاعت از مثل او ظهور طلا از معدن آن است.» در دنیا افرادى هستند خالى ازحماسه و شور و هیجان و حرکت، در فراز و نشیب زندگى احساس حقارت و ذلت و شکست‏خوردگى مى‏کنند هیچ فکر و عقیده و فرهنگ و تحولى در روح آنها وجود ندارد.

اما بعضى از مردم نوعى حماسه در روح و وجود آنها هست، مثلا در ملت آلمان حماسه‏«آلمان برتر از همه‏» وجود داشت. در عرب نیز خوى تفوق عرب بر غیر عرب بود که‏اسلام با آن مبارزه کرد. در عدنانیان و قحطانیان نوعى حماسه قومى وجود داشت درعشایر و قبایل مختلف به صورت قومى و نژادى نوعى حماسه وجود دارد. اما این‏شجاعت و حماسه کجا؟ و شجاعت و حماسه حسینى کجا؟ عباس عقاد گوید: در افرادانسان کسى در شجاعت روحى و قوت قلبى شجاعتر نیست از کسى که اقدام کند و واردشود بر آنچه حسین در کربلا بر آن اقدام کرد. (10)

از دیدگاه اسلام همه حماسه‏هاى نژادى و قومى مذموم است و آن حماسه‏اى در اسلام‏ممدوح و پسندیده است که بر اساس عزت نفس، کرامت نفس، آزاد منشى و استقلال‏فرهنگى و اعتقاد دینى باشد و ننگ و ذلت و انحطاط و پستى را تحمل ننماید.

سیدالشهدا با الهام از آیات حماسى قرآن هم چون آیه شریفه «لله العزه ولرسوله و للمومنین‏» (11) و آیه «لن یجعل الله للکافرین على المومنین سبیلا» (12) و بااستفاده از زندگى حماسى و سیره عملى رسول خدا(ص) و امیرالمومنین علیه السلام‏و حماسه‏هاى زهراى اطهر وامام حسن مجتبى(ع) به احیاى انسان‏هاى مرده زمان‏پرداخت و شخصیت معنوى مسلمانان را بیدار کرد و اسلام را تجدید حیات بخشید و درملت اسلام در تمامى قرون و اعصار حماسه و غیرت ایجاد کرد، حمیت و شجاعت وسلحشورى به وجود آورد و براى تمام نهضت‏ها و انقلاب‏هاى دنیا سوژه و سرمایه‏بى‏نظیرى شد و به آنها آموخت که ترس‏ها، زبونى‏ها، بردگى‏ها، چاپلوسى‏ها، بیگانه‏پرستى‏ها، همه و همه مولود از دست دادن خوى فطرى و شخصیت انسانى است.

هیچ خسران و زیانى بدتر از خسران شخصیت نیست.

«قل ان الخاسرین الذین خسروا انفسهم و اهلیهم‏». (13)

قرآن مجید کسانى را که تنها با حرف خدا را عبادت مى‏کنند و در هنگام امتحان وآزمایش عبودیت و بندگى را رها کرده و در رویدادهاى سخت زندگى براى احقاق حق وابطال باطل از خود حماسه و پایدارى نشان نمى‏دهند، در شمار «بازندگان‏» و«یاختگان‏» حقیقى آورده و خسران دنیا و آخرت را براى ایشان تصریح نموده است‏«و من الناس من یعبد الله على حرف فان اصابه خیر اطمان به و ان اصابته فتنه‏انقلب على وجهه خسر الدنیا و الاخره ذلک هو الخسران المبین.» (14)

اکنون در محضرپیامهاى حماسى حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام مى‏نشینیم و درس‏هاى حماسه‏و سلحشورى را از آن شخصیت ربانى مى‏آموزیم: (15)

الف: «الا حر یدع هذه اللماظه لاهلها لیس لانفسکم ثمن الا الجنه فلاتبیعوهابغیرها فان من رضى من الله بالدنیا فقد رضى بالخسیس; (16) آیا آزاد مردى پیدانمى‏شود که دست از این لقمه جویده شده بردارد؟ براى شما جز بهشت‏بهایى نیست.

پس خود را به غیر بهشت نفروشید که هر کس از خدا به دنیا راضى شود به چیز پستى‏راضى گشته است.»

ب: «الناس عبید الدنیا والدین لعق على السنتهم یحوطونه‏مادرت به معایشهم فاذا محصوا بالبلاء فقل الدیانون; (17) مردم برده دنیایند و دیانت‏بر زبان‏هایشان معلق است از دین حمایت مى‏کنند مادامى که زندگى و معیشت دنیایشان‏بر محور آن دور بزند. پس آن گاه که مورد بلا و آزمایش قرار گرفتند انسان‏هاى‏دین‏دار کم است.»

ج: «موت فى عز خیر من حیاه فى ذل; مرگ در عزت برتر از حیات‏و زندگى در ذلت است.»

د: امام حسین علیه السلام خطاب به جناب ابى‏ذر غفارى‏فرمود: «فاسال الله الصبر والنصر واستعذ به من الجشع والجزع فان الصبر من‏الدین والکرم; از خداوند صبر و یارى بخواه و از حرص و بى‏تابى به او پناه بر که‏صبر از دین و کرم است.»

ه: «الصدق عز والکذب عجز والشح فقر والسخاء غنى;راستى عزت است و دروغگویى زبونى و نیاز فقر است و سخاوت: ثروت است.»

و: «سبقت العالمین الى المعالى...; از جهانیان به سوى درجات‏بلند و عالى سبقت گرفتم.»

یکى از عوامل مهم و بنیادى براى انحطاط مسلمین‏نداشتن روح حماسه و شجاعت و صلابت است.

عزت و شرافت و کرامت امت‏ها و ملت‏ها وابسته به میزان شجاعت و شهامت و روح بلندو قوى آنان است اگر روحیه چاپلوسى و سازشکارى در برابر تخلفات مالى و اجتماعى‏و اقتصادى و مدیریتى در جامعه‏اى، ارزش به حساب آید و در مقابل روحیه حماسى وشجاعت و شهامت در گفتار و کردار و نوشتار ضد ارزش به حساب آید و مورد نکوهش‏قرار گیرد، آن جامعه به تدریج‏به انحطاط و ذلت کشیده خواهد شد.

مگر عامل اساسى رشد و بالندگى امت اسلامى ایران در برابر طاغوت و استکبار،روحیه شهامت و شجاعت و صلابت نبود؟

مگر ممکن است‏حیات طیبه و عزت سیاسى و استقلال اقتصادى و پیشرفت معنوى بدون‏استفاده از حماسه و شهامت و پایدارى در جامعه‏اى به وجود آید.

همان طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند:

«حیات طیبه براى یک ملت‏به مفهوم برخوردارى از رفاه و رونق مالى، تامین‏امنیت، پیشرفت علمى، عزت سیاسى و استقلال اقتصادى، همراه با آراسته شدن به اخلاق والاى الهى، تقوا و ایمان به خداست.

اسلام پول و رفاه را همراه با ایمان و معنویت و پیشرفت اقتصادى را توام باشکوفایى اخلاقى و معنویت در جامعه مى‏خواهد» و این مهم با استفاده از درس‏هاى‏انسان‏ساز امام حسین علیه السلام پیرامون حماسه و شهامت و صلابت‏به دست‏مى‏آید. (18)

رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله العظمى خامنه‏اى پیرامون روحیه حماسى ورفتار شجاعانه مردم شریف ایران و برکات آن مى‏فرمایند:

«رفتار شجاعانه هر مردم و مسئولان ایران، علت‏هاى دیگر را براى مقاومت دربرابر امریکا تشجیع کرده است. اکنون دورانى که امریکایى‏ها خیال مى‏کردند صاحب‏اختیار دنیا هستند و براى کشورهاى گوناگون خط و نشان مى‏کشیدند، سپرى شده است واین همه به برکت‏شجاعت و نترسیدن ملت ایران از ابرقدرت‏ها حاصل شده است.» (19)

امروزه ملت‏هاى مسلمان سراسر دنیا در پرتو تعالیم حماسى حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام مى‏روند تا در تاریخ معاصر تحولى ایجاد کنند.

ظهور شخصیت‏هایى چون «لوئیس فراخان‏» در صحنه مسائل حاد سیاست دینى، آن هم پس‏از یک تجربه تلخ و تاریک و طولانى چهارصد ساله در دل آمریکا به ویژه با شکست‏مارکسیسم که سعى در نفى اندیشه دینى حتى از حوزه حیات فردى داشت، بالاخص باالهام از تاریخ حماسى اسلام و تعالیم انسان ساز عاشورا، و پیام‏هاى حماسى کربلا وعاشورا، همه و همه نویدبخش آغاز فصلى جدید در صحنه حیات بشرى است.

امروزه بیدارى و آگاهى سیاه پوستان امریکا آن هم در پرتو تعالیم انسان سازعاشورایى و رهنمودهاى امام خمینى مایه بسى امید و بشارت است.

رهبر معظم انقلاب در این باره فرمودند:

«سیاهپوستان امریکا اعم از مسلمان ومسیحى در این تظاهرات مشت‏هایشان را گره کردند و فریاد «الله اکبر» سر دادندو به ترجمه سوره مبارکه حمد گوش فرا دادند این پیام قرآن بود که زیر چشم رژیم‏استکبار امریکا در دنیا پخش شد و این واقعیت نشان داد که با وجود مخالفت هاى‏امریکا پیام انقلاب اسلامى به مخاطبین آن در دورترین نقطه جهان رسیده است.» (20)

اینها همه ریشه در تعالیم عاشورایى دارد، مگر مى‏توان فراموش کرد خطبه غراءحضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در روز دوم محرم سال 61 هجرى و در میان‏یاران و فرزندان و خاندان که مى‏فرمود:

اما بعد فقد نزل من الامر ما قد ترون و ان الدنیا قد تغیرت و تنکرت وادبرمعروفها... الا ترون الى الحق لا یعمل به و الى الباطل لایتناهى عنه لیرغب المومن‏فى لقاء الله محقا فانى لا ارى الموت الا سعاده و الحیاه مع الظالمین الا برما; (21) اما پیش آمد ما همین است که مى‏بینید جدا اوضاع زمان دگرگون گردیده زشتى‏هاآشکار و نیکى‏ها و فضیلت‏ها از محیط ما، رخت‏بربسته است، از فضائل انسانى باقى‏نمانده است، مگر اندکى مانند قطرات ته مانده ظرف آب، مردم در زندگى ننگین وذلت‏بارى به سر مى‏برند که نه به حق عمل مى‏شود ونه از باطل روگردانى.

شایسته است که در چنین محیط ننگین و ذلت‏بارى شخص با ایمان و بافضیلت فداکارى‏و جانبازى کند و به سوى فیض دیدار پروردگارش بشتابد.

من در چنین محیط ذلت‏بارى مرگ را جز سعادت و خوشبختى و زندگى با این ستمگران‏را جز رنج و نکبت نمى‏دانم.»

«سامضى و ما فى الموت عار على الفتى; به زودى‏مى‏روم در حالى که در مرگ ننگى بر جوان‏مرد نیست.» اگر رهبر معظم انقلاب بااشاره به حماسه‏هاى مردم شریف ایران و با قاطعیت تمام مى‏فرمایند:

«همه دولت‏ها اعتراف دارند که تنها ایران اسلامى است که با شجاعت در مقابل‏امریکا و اسرائیل ایستاده‏اند.» (22)

به خاطر همان تعالیم عاشورایى است که هنوزشعارهاى حماسى و پیام‏هاى بلند آن به گوش اهل دل مى‏رسد که مى‏فرمود:

الموت اولى من رکوب العار والعار اولى من دخول النار انا الحسین بن على آلیت ان لا انثنى حتى عیالات ابى امضى على دین النبى

«مرگ بهتر از پذیرفتن ننگ است و پذیرفتن ننگ بهتر از قبول آتش سوزان جهنم است‏من حسین فرزند على هستم، سوگند یاد کرده‏ام که در مقابل دشمن سرفرود نیاورم. من از اهل و عیال پدرم حمایت مى‏کنم و در راه آئین پیامبر کشته مى‏شوم.»

روحیه‏حماسى است که باعث مى‏شود انبیاء الهى براى اجراى عدالت اجتماعى کوچکترین سازشى‏با مترفین و کفار نداشته باشند.

همین حماسه‏هاى صادقانه و مخلصانه بود که یک جاذبه واقعى و حقیقى در قلوب مردم‏مومن جهان ایجاد کرد که حرارت و سوزش آن هرگز به سردى نمى‏گراید و در زیر این‏آسمان کبود نمى‏توان نهضت و انقلاب اصلاحى را پیدا کرد که با حماسه‏هاى جاویدعاشورا آشنا نباشد.

آرى «ان لقتل الحسین حراره فى قلوب المومنین لن تبرد ابدا» (23)

امام خمینى‏«بزرگداشت‏شعائر عاشورایى‏» را مهم‏ترین رمز وحدت ملل مسلمان جهان مى‏داند وتعالیم عاشورایى را ثمربخش‏ترین حماسه‏براى‏عزت‏مسلمین و ذلت و خوارى کفار ومشرکین و نابودى استکبار جهانى به‏حساب آورده ومى‏فرماید:

«همه باید بدانیم که آن چه موجب وحدت بین مسلمین است این مراسم سیاسى، مراسم‏عزادارى ائمه اطهار و به ویژه سید مظلومان و سرور شهیدان حضرت ابى عبدالله‏الحسین علیه السلام است که حافظ ملیت مسلمین به ویژه شیعیان اثنى عشرعلیهم صلوات الله و سلم مى‏باشد.» (24)

امام خمینى قیام و انقلاب امت اسلامى ایران‏ونجات از ذلت و بردگى ملت ایران و رسیدن به سرافرازى را مرهون بزرگداشت‏شعائرحسینى و حماسه‏هاى جاوید عاشورا مى‏داند و مى‏فرماید:

«مجالس بزرگداشت‏سید مظلومان و سرور آزادگان که مجالس غلبه سپاه عقل بر جهل‏و عدل بر ظلم و امانت‏بر خیانت و حکومت اسلامى بر حکومت طاغوت است هرچه‏باشکوه‏تر و فشرده‏تر بر پا شود و بیرق‏هاى خونین عاشورا به لامت‏حلول روز انتقام‏مظلوم از ظالم هرچه بیشتر افراشته شود.» (25)

با امید آن که بتوانیم با استفاده ازروح حماسه حسینى بیش از پیش شاهد استقلال و عزت و شرافت و کرامت نفسانى در میان‏مسلمانان جهان باشیم.

پى‏نوشت‏ها:

1- اللهوف على قتل الطفوف، ص‏70112.

2- صحیفه نور، ج‏15، ص‏55; اللهوف على قتل الطفوف، ص‏112.

3- مع السجوم فى توجهه نفس المعصوم از علامه شعرانى ص‏252.

4- صحیفه نور، ج‏12، ص‏181.

5- همان، ج‏15، ص‏205.

6- کامل ابن اثیر، ج‏3، ص‏280، و تاریخ طبرى، ج‏4، ص‏304.

7- سخنان حسین بن على از مدینه تا کربلا، ص‏236.

8- تاریخ یعقوبى، ج‏2، ص‏246.

9- کتاب پرتوى از عظمت‏حسین(ع- تالیف لطف الله صافى، ص‏217 201.

10- ابوالشهداء، ص‏71.

11-  منافقون، آیه‏8.

12-  نساء، آیه‏141.

13-  زمر، آیه‏50.

14-  حج، آیه‏11.

15-  براى آشنایى با سخنان امام حسین از مدینه تا شهادت مراجعه‏کنید به کتاب سخنان امام حسین(ع- از مدینه تا شهادت تالیف محمد صادق نجمى. واز هر معصوم چهل حدیث از آقاى کوشا، ص‏147128.

16-  الانوار البهیه، ص‏45.

17-  تحف العقول، ص‏249 250.

 18- روزنامه رسالت،23/7/74.

19-  همان.

 20- روزنامه جمهورى اسلامى،27/7/74.

21-  تحف العقول، ص‏174. طبرى،ج‏7، ص‏300; مثیر الاخوان، ص‏22; ابن عساکر، ص‏214; مقتل خوارزمى، ج‏2، ص‏5; لهوف، ص‏69.

22-  روزنامه جمهورى اسلامى،13/2/75.

23-  مستدرک الوسائل، ج‏2، ص‏217.

24-  صحیفه نور، ج‏21، ص‏173.

25-  همان، ج‏16 ، ص‏209 210

http://www.e-resaneh.com/Muharram/articles/ashoura%20niyaz%20fekri.htm


مشخصات مدیر وبلاگ
دکتر محمد جواد حیدری خراسانی[0]
 

استادیار گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه قم و فارغ التحصیل از دانشگاه تهران در همین رشته و استاد حوزه علمیه قم


لوگوی وبلاگ

عناوین یادداشتهای وبلاگ
آمار وبلاگ
بازدید امروز : 51
بازدید دیروز : 0
کل بازدید : 21280
کل یاداشته ها : 19

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ